نوشته شده توسط : آرش حسین زاده

javahermarket



:: بازدید از این مطلب : 588
|
امتیاز مطلب : 110
|
تعداد امتیازدهندگان : 39
|
مجموع امتیاز : 39
تاریخ انتشار : 21 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : آرش حسین زاده

ماجرای فوق‌العاده ترسناکی که در اردبیل اتفاق افتاد!!

ماشینم خاموش شد و هرکاری کردم روشن نمیشد. وسط جنگل، داره شب میشه، نم بارون هم گرفت...

این داستان رو دوستم برام تعریف کرده و قسم میخورد که واقعیه:

دوستم تعریف میکرد که یک شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال طرف اردبیل، جای اینکه از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می‌گفت: جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه!

اینطوری تعریف میکنه:

من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی.  20کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو

ماشینم خاموش شد و هرکاری کردم روشن نمیشد. وسط جنگل، داره شب میشه، نم بارون هم گرفت.

اومدم بیرون یکمی با موتور ور رفتم دیدم نه میبینم، نه از موتور ماشین سر در میارم!!

راه افتادم تو دل جنگل، راست جاده خاکی رو کرفتم و مسیرم رو ادامه دادم.

دیگه بارون حسابی تند شده بود.

با یه صدایی برگشتم، دیدم یه ماشین خیلی آرام وبی صدا بغل دستم وایساد.

 من هم بی معطلی پریدم توش.

اینقدر خیس شده بودم که به فکر اینکه توی ماشینو نیگا کنم هم نبودم.

وقتی روی صندلی عقب جا گرفتم، سرم رو آوردم بالا واسه تشکر دیدم هیشکی پشت فرمون و صندلی جلو نیست!!

خیلی ترسیدم!

داشتم به خودم میومدم که ماشین یهو همونطور بی صدا راه افتاد. 

هنوز خودم رو جفت و جور نکرده بودم که تو یه نور رعدو برق دیدم یه پیچ جلومونه!

تمام تنم یخ کرده بود.

نمیتونستم حتی جیغ بکشم، ماشین هم همینطور داشت میرفت طرف دره.

تو لحظه‌های آخر خودم رو به خدا اینقدر نزدیک دیدم که بابا بزرگ خدا بیامرزم اومد جلو چشمم.

تو لحظه‌های آخر، یه دست از بیرون پنجره، اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده

نفهمیدم چه مدت گذشت تا به خودم اومدم.

ولی هر دفعه که ماشین به سمت دره یا کوه میرفت، یه دست میومد و فرمون رو میپیچوند.

از دور یه نوری رو دیدم و حتی یک ثانیه هم تردید به خودم راه ندادم.

در رو باز کردم و خودم رو انداختم بیرون.

اینقدر تند میدویدم که هوا کم آورده بودم

دویدم به سمت آبادی که نور ازش میومد رفتم توی قهوه خونه و ولو شدم رو زمین

بعد از اینکه به هوش اومدم جریان رو تعریف کردم، وقتی تموم شد، تا چند ثانیه همه ساکت بودند

یهو در قهوه خونه باز شد و دو نفر خیس اومدن تو، یکیشون داد زد:

ممد نیگا! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشینو هل میدادیم

سوار شده بود!!!؟



 



:: برچسب‌ها: سرکاری , داستان , ترسناک , داستان ترسناک , یک روز یه ترکه , اردبیل , ماشین , ,
:: بازدید از این مطلب : 265
|
امتیاز مطلب : 86
|
تعداد امتیازدهندگان : 28
|
مجموع امتیاز : 28
تاریخ انتشار : 18 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : آرش حسین زاده

لبخند بابا شاه

   http://upload1.imgdl.ir/images/684babashah.jpg



:: بازدید از این مطلب : 480
|
امتیاز مطلب : 102
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
تاریخ انتشار : 17 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : آرش حسین زاده

1.ابتدا اولین چیزی که گوگل وقتی وارد سایت یا وبلاگ شما نگاه میکند مطالب یا کلمات کلیدی شما است شما هر چه

تعداد کلمات کلیدی یا مطالب زیادی داشته باشید در گوگل بیشتر سرچ میشود.

2.دوم شما باید با وبسایت هایی که روزی 1000 بازدید دارند تبادل لینک کنید این کار باعث میشود که وبلاگ شما در دید

کسان زیادی نمایش داده شود تمامی لینک های وبلاگ ما از این بازدید برخوردارند.

3.سومین راه که باعث افزایش بازدید وبلاگ شما میشود سبک بودن قالب وبلاگ شما بعضی ها adsl دارند و میتوانند

وبلا شما را راحت ببینند. اما بعضی ها هم ندارند و نمی توانند که وبلاگ شما را به راحتی ببینند و از وبلاگ شما میروند.

4.راه چهارم مطالبی برای وبلاگ خود انتخاب کنید که در گوگل صفحات زیادی داشته باشید اگر دقت کرده باشید در گوگل

وقتی چیزی را سرچ میکنید بالای صفحه تعداد صفحات با موضوع شما را مشخص میکند.

5.از کد های جاوا زیاد استفاده کنید.

6.اسم وبلاگ خود را یک اسمی انتخاب کنید که به چشم بیاید یا مردم بتوانند اسم وبلاگ شما را بهتر بشناسند(بهتر

است که بین 4 الی 6 حرف باشد)

7.سعی کنید خودتان وبلاگتان را در موتور های جست و جو ثبت کنید نه خود موتور جست و جو.

8.راه آخر که رتبه سایت یا وبلاگ شما را در یاهو به 1 میرساند باز کردن یک ایمیل با آدرس سایت خودتان است مثلا:

didafza.loxblog.com@yahoo.com چرا؟ به دلیل آنکه وقتی شما یک ای دی در یاهو با آدرس وبلاگ خود باز کنید و

افراد زیادی شما را اد کنند این کار باعث میشود که تعداد ورودی های وبلاگ یا سایت شما از یاهو زیاد شود.

منبع :http://wtb.loxblog.com



:: برچسب‌ها: بازدید , افزایش بازدید , افزایش آمار وبلاگ , آمار ,
:: بازدید از این مطلب : 292
|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 15 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : آرش حسین زاده

  بازی دوستانه رئیس جمهور ایران و بولیوی با حضور ستاره های سرشناس لیگ برتر (مجیدی ، باقری ، جباری ، رضایی و...) در حضور سربازان دانشکده افسری امام علی (ع)

دكتر "محمود احمدي نژاد " و"اوو مورالس" روساي جمهوري ايران و بوليوي به همراه جمعي از ملي پوشان و مسئولين ورزشي كشورمان ، در ديدار دوستانه فوتسال، پا به توپ شدند.

:*:84:*: از دیدن این تصاویر لذت ببرید :*:84:*:

:iran:  :177: :iran:

 

:*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*:

:*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*:

:*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*::*:84:*:

:*:84:*:

 



:: بازدید از این مطلب : 328
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 9 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : آرش حسین زاده


الف
آخرشه : نهایتشه
آشغال کله : احمق
آشغالانس : ماشین آشغالیهای که چراغ گردون هم دارند
آمار دادن : نخ دادن – توجه کی را جلب کرن
مترادفها : نخ دادن ،راه دادن
آش و لاش : آسمون جل
آویزون : کسی که مرتبا کنه میشود و بدون دعوت همه جا میرود
اخ کردن: پول رو سریع دادن
انده : نهایته
اسکل: کسی که از همه دنیا بی خبر است
مترادفها:اوشگول- وسکل – شاسگول
اسم فعال: اسگلان تپه
اسدالله خان : تریاکی خفن
اصغر آرنولد اینا (اکبر-محمد… آرنولد اینا): کسی که زیبای اندام کار میکند ولی جواد است
ارازل: بستگی به مکان کلمه در گفتار دارد ولی معمولا به معنی نوچهء لاتها
اق زدن: حال بهم خوردن
الاغ تور:الاغ
ان چوچک:آدم عوضی

ب
باحال: خوش آیند
بار کردن : تیکه انداختن – فحش دادن
ببند گاله رو : خفه شو
ببو: انسان ساده لوح
بخواب(بخواب معامله – بخواب لاحاف سرد شد): خفه شو
بروبچ: بچه ها-رفقا
بیریف: درست – ردیف

بینیم با: برو بابا
بیشین با (بیشین بینیم با) :خفه شو بابا

پ
پارازیت : حرف بد موقع
پا دادن : قبول کردن پیشنهاد -آمار دادن
پاشنه ها رو بالا بدن: لباس خود را مرتب کردن
پایه ای؟ : حاضری؟
پیچ: دودره

ت
تابلو : واضح و مبرهن
تابل: تابلو
تادخ: ناجور – بد مدل
تاقال:کرمو
تخمی : بد-ناخوشایند
ترکوندن : ١. تجاوز کردن ٢.حال کردن ٣.خوردن اکستسی و به مهمانی رفتن.
ترکمون : آدم ضایع
تریپ : (تیریپ) مدل- برنامه- قیافه
تگری زدن : بالا آوردن بعد از الکل یا سیگاری
تو باغ نبودن : در جریان نبودن-حواس پرت بودن
تو پیت نمیگوزم : کاهگل لقد نمیکنم
تو نخ چیزی بودن : تو فکر چیزی بودن
تو راه گوز کسی زدن : به او ضد حال زدن
تو کار چیزی بودن : دنبال چیزی گشتن
توکار کسی بودن : وقتی یه نفر سعی میکنه مخ کسی و بزنه میگن تو کارشه
تو کف چیزی بودن : تعجب از چیزی کردن
تو کف کسی بودن : وقتی یه نفر از یکی دیگه خیلی خوشش میاد میگن تو کفشه
ته : نهایت
تیکه اندختن : متلک انداختن

ث
ج
جواد: بی کلاس
جک جواد: اسم جمع واسم فعال جواد
جیگر: تیکه،دختر یا پسری که از لحاظ جنسی جذاب است.
مترادفها: خش گوشت- مامان
جوهر : با ارزش، ناب

چ
چاقال : کسی که قابل دعوا نیست
چکل : داف

ح
حاجیت : اشاره به شخصی که از این کلمه استفاده میکند

خ
خار کردن : شرمنده کردن
خبر ده ده : خبری نیست
خز : جواد
خفن : به معنی بزرگ- زیاد- مهیب

د
داف : دختره خوشگل
داف بازی : دختر بازی
دافی : دوست دختر
داغ شدن : عصبانی شدن
در داف : دخترها
در دیزی بازه : وقت واسه دزدی مناسبه
دمبه : کسی که خیلی تنبل است
دمت قیژ : دمت گرم
دمت (ش ،م،…)گرم : دستت(ش،م،…) درد نکنکه
دم کسی را دیدن : حق حساب را دادن.
دودره :( دودر) به معنای دک کردن(معنی این کلمه در متن مشخص میشود)
دهن کسی کف کرد: از حرف زدن خسته شد

ز
زاقارت : ضایع-سه
زارت : (زرت) ١. زرشک ٢.به سرعت(زارتی زد تو گوشم)
زارت غمسون شدن : ازبین رفتن- حالگیری شدن
زپرشک : زرشک
زرید : زر زد- حرف مفت زد
زید: دوست دختر، دوست پسر

س
سریش : کنه
سنم : آشنایی
سوتی : ضایع
سولاخ : سوراخ
سه : ضایع
سه سوت : سریع

ش
شاخ شدن : خود را دخیل کردن یا بدون دعوت جایی رفتن
شستن : حال گیری- تخلیه
شصت تیر : با سرعت
شکلات : کسی که فقط حرف دعوا را میزند ولی جیگر دعوا را ندارد
شلیمف : تنبل
شیلنگ : دراز

ص
ض
ضایع : خراب
ضد حال زدن : حال گیری کردن – به کسی که همه برنامه را خراب میکند گفته میشود

ط
ظ
ع
عمرن(عمرا) : به هیچ وجه
عمرنات : عمراً

غ
ف
فاب : (فابریک) دوست دختر یا دوست پسری که فقط با تو باشد.
فر خوردن : ترسیدن، چرخ زدن
فک زدن : حرف زیاد زدن

ک
کاهگل لقد نمیکنم : حرف دارم میزنم، گوش کن
کرمو: کسی که کرم میرزد.
کره کردن : اشتهای بعد سیگاری یا علف
کره خوری : غذا خوردن بعد ازکره کردن
کف کردن : تعجب کردن
کل :( کل کل) معنی ادعای سر بودن در یک مورد خاص بین دو نفر- وقتی دو نفر شروع به تیکه انداختن به هم دیگه میشوند تا یکی کم بیاره
کلفت بار کردن : فحشهای گنده بار کردن
کم آوردن : جا زدن
کنه : کسی که مدام شاخ می شود

گ
گوشت : جیگر
گلابی : ١.کسی که تنبل است ٢. چاقال
گلوش گیر کرد : وقتی کسی از کسی خوشش بیاد
گوجه زدن : تگری زدن – شاکی بودن

ل
لاس خشکه : لاس زدن بی نتیجه
لاو ترکوندن : عاشق هم بودن
لب رفتن : لب گرفتن(وقتی راجع به دو نفر باشد) – کز کردن

م
مادر فولاد زره : زشت و بد هیکل در مورد داف
ماهم بله : ما هم تو جریانیم
مراد:۱۰۲۴جواد
مماس بودن : در ارتباط بودن
محرض : ۱۰۰%-حتما
مخ زدن : مخ خوردن- عملی که پسر یا دختر برای جذب جنس مخالف(یا موافق)به طرف خود میشود
میخ شدن : خیره شدن – گیر دادن
ن
نافرم : بد جور
نون پنیز : لمپنی
نیم رخ گوز فیثاغورث : استعاره از زشتی
و

هندونه : اسکل-شاسکول
ی
یول (یول ممد) : اسکل



:: بازدید از این مطلب : 519
|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 9 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : آرش حسین زاده

دوربین مدار بسته در 200 سال پیش /گاف سريال قهوه تلخ

  

 
    



:: بازدید از این مطلب : 518
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 9 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : آرش حسین زاده


  روزی از روزها، پادشاهی سالخورده که دو پسرش را در جنگ با دشمنان از دست داده بود، تصمیم گرفت برای خود جانشینی انتخاب کند. پادشاه تمام جوانان شهر را جمع کرد و به هر کدام دانه ی گیاهی داد و از آنها خواست، دانه را در یک گلدان بکارند تا دانه رشد کند و گیاه رشد کرده را در روز معینی نزد او بیاورند. پینک یکی از آن جوان ها بود و تصمیم داشت....

تمام تلاش خود را برای پادشاه شدن بکار گیرد، بنابراین با تمام جدیت تلاش کرد تا دانه را پرورش دهد ولی موفق نشد. به این فکر افتاد که دانه را در آب و هوای دیگری پرورش دهد، به همین دلیل به کوهستان رفت و خاک آنجا را هم آزمایش کرد ولی موفق نشد. پینک حتی با کشاورزان دهکده های اطراف شهر مشورت کرد ولی همه این کارها بی فایده بود و نتوانست گیاه را پرورش دهد. بالاخره روز موعود فرا رسید. همه جوان ها در قصر پادشاه جمع شده و گیاه کوچک خودشان را در گلدان برای پادشاه آورده بودند. پادشاه به همه گلدان ها نگاه کرد. وقتی نوبت به پینک رسید، پادشاه از او پرسید: پس گیاه تو کو؟ پینک ماجرا را برای پادشاه تعریف کرد... در این هنگام پادشاه دست پینک را بالا برد و او را جانشین خود اعلام کرد! همه جوانان به این انتخاب پادشاه اعتراض کردند. پادشاه روی تخت نشست و گفت: این جوان درستکارترین جوان شهر است. من قبلاً همه دانه ها را در آب جوشانده بودم، بنابراین هیچ یک از دانه ها نمی بایست رشد می کردند. پادشاه ادامه داد: مردم به پادشاهی نیاز دارند که در عین راستگویی و درستکاری با آنها صادق باشد، نه آن پادشاهی که برای رسیدن به قدرت و حفظ آن دست به هر عمل ریا کارانه ای بزند!




:: برچسب‌ها: پادشاه , صداقت , پند , ,
:: بازدید از این مطلب : 447
|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : 6 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : آرش حسین زاده


صولا واژه خودکشی به معنی خود کشتنه. يعنی در اين عمل فرد اونقدر خودشو می‌کشه که ميميره و اين خود کشتن به علت وارد آمدن مصايب و رنج‌های فراوان يا بالعکس صورت مي‌گيره.
به نظر من خودکشی کار چندان جذابی نيست ولی بسيار هيجان انگيزه و به يه بار امتحانش مي‌ارزه. من خودم چند بار امتحانش كردم و با اينکه چند بارش هم مردم ولی همچين بگی نگی بدم نيومد.
و اما...
برخلاف نظر خيليها که می‌گن خودکشی خيلی راحت و سهله بايد بگم نخيييييييير... اونجوريام نيست. هر کاری قواعد و اصول خاص خودشو داره و خودکشي هم جدا از اين مطلب نيست .
اول از همه اون کسايي که می خوان خودکشی کنن رو دسته‌بندي مي‌كنيم:
1- کسی که در عشقش شکست خورده
2- کسی که ور شکست شده
3- کسی که قاط زده.
4- کسی که از زندگی خير نديده.
5- کسی که بدجوری روش فشار اومده.
6- کسی که کنجکاوه زودتر جهنمو ببينه.
7- ...و خلاصه هر کسی که يه جورايي به آخر خط رسيده.
افراد بالا، به هرحال مستقيم به جهنم می‌رن، ولی خدا همشون رو رحمت کنه.
حالا فرض می‌کنيم: طرف تنها مياد توی يه اتاق و در رو قفل مي‌كنه و عزمشو برای خودکشی جزم مي‌كنه. به دور برش نگاه مي‌كنه و اين وسايل رو مي‌بينه:
1- طناب.
2- سيخ کباب.
3- کبريت آغشته به بنزين .
4- قرص دياز پام.
5- آمپول هوای تهران.
6- دندون مصنوعی حاج خانمشون.
7- لوله گاز.
8- پاکت نايلون.
9- چاقوی ميوه بری.
10- نخ کاموايي.
11- سوزن لحاف دوزی.
12- تيغ ريش تراشی مصرف شده.
13- مرگ موش.
خب... براي شروع بد نيست.
ولی نظرتون رو به يه موضوع مهم ولي پيش پا افتاده، جلب مي‌كنم: «تصوير و قيافه و ديسيپلين شما بعد از مردن خيلی مهمه»!
فرض کنيد درب اتاق شما رو می‌شکنن و شما رو در حالتی پيدا می‌کنن که از يه طناب از سقف آويزونيد و داريد مثل پاندول ساعت تاب می‌خوريد و زبونتون مثل زبون بلانسبت سگ  از دهنتون آويزونه و صورتتون سياه و ورم کرده و احتمالا در اثر فعل و انفعالات شيميايی شلوارتون هم خيسه.
نه... خودتون جای تماشاگرا باشين، حالتون بهم نمی‌خوره؟ احساس انزجار بهتون دست نمی‌ده؟
قيافه شما بعد از خودکشی بايد از هميشه معصومانه تر... از هميشه زيباتر و از هميشه دوست داشتنی‌تر باشه تا دل همه حسابی بسوزه.
با اين حساب، دور حلق آويز کردن... خودسوزی... و خفه‌گی با گاز رو خط بگيريد.
يه بنده خدايي از دوستان، خيلی جالب خودکشی کرده که در نوع خودش يه ابتکاره.
ايشان، دوتا انگشت شصتش رو فرو کرد توی سوراخای دماغش و با انگشتای ديگرش هم دهنشو محکم گرفت و اونقدر خودشو خفه کرد تا مرد!
فقط بدی کارش اين بود که هيچکس بعد از مرگش انگشتای شصتشو از توی دماغش بيرون نکشيد... چون به هر حال کار کثيفيه. حالا خودتون قضاوت کنيد. اين خودکشی ترحم کسی رو بر می انگيزه؟
يا اونايي که روی سرشون نايلون می‌کشن و دور گردنشون روی نايلون رو با طناب می‌بندن و يا اونايي که خودشون رو جلوی ماشين ميندازن و له می‌شن... اينا همشون ديوونه‌ان.
.......
خودکشی ايده‌آل خودکشي است که بدون درد، بدون عوارض جانبی، بدون تاثيرات بد و منفی روی صورت و اندام، بدون صدا، بدون کثافتکاری و... باشه .
ژاپونی‌ها يه جور خودکشی جالب رو ابداع کردن به اين صورت که يه سوزن جوالدوز رو برداشته و از روی سينه فرو می‌کنن توی قلبشون. البته اين کار يه کم درد داره. يه جورايي حس می کنيد که توی سينه تون آب جوش داره قل مي‌زنه. ولی حداقل، عوارض ظاهری نداره. ولی بديش اينه که حتما می‌ميريد.
در صورتی که خودکشی وقتی خوبه که شما نميريد.
يه جور خودکشی که بيشتر بين شکمو‌ها رواج داره استفاده از خوراکی برای مردنه. اين نوع خودکشی خيلی حال داره... چون حداقل گشنه نميميری! و خوبی مهم ترش اينه که به سر منزل مقصود هم نمی‌رسی و معمولا زنده می‌مونی. نمونه‌اش اينكه: يه بنده خدايي که با سی‌تا قرص ديازپام خودکشی کرد و دور و بری‌ها به هوای اينکه مرده خاکش كردند و يارو بعد از دو سه روز خواب ملس چشاشو باز کرد و ديد: ای دل غافل... همه جا سياهه و يه موش هم داره انگشت پاشو می‌جوه. زنده بگوری خداييش وحشتناکه....
اول خوب فکراتونو بکنين بعد خودتونو بکشيد:
يه موضوع مهم توی خودکشي، پشيمونی ديرهنگامه. هشتاد و نه درصد کسايي که خودشون رو مي‌کشن، وسط يا آخر کار پشيمون می‌شن و اين در حاليه که هيچ راهی برای برگشت نيست. يه يارويي برای خودکشی يه تيکه پارچه رو گلوله می‌کنه و فرو می‌کنه توی حلقش و با ته گوشکوب ميده بره پايين ولی همون لحظه پشيمون مي‌شه و اين درحاليه که داره خفه می‌شه... يارو می‌دوه بيرون و از شدت عجله از روی پله‌های آپارتمان پرت می‌شه پايين و می‌ميره... و جالب اينکه مرگش به علت ضربه مغزی اعلام شد نه خفگي!
نکته مهم ديگه اينه که مدت خود کشي نبايد زياد طولانی باشه:
مثلا فرض کنيد در نوع رگ زدن خيلی طول می‌کشه تا خون تموم بشه و تازه آلودگی خون روی زمين و لباساتون رو هم در نظر بگيريد.
يا استفاده از گاز شهری امکان داره باعث بشه نه تنها خودتون بميريد بلکه خونه و بقيه رو هم بفرستيد روی هوا !
پس عاقلانه تر رفتار کنيد.
تا حالا به چند نتيجه مهم رسيديم كه سعي كنيد در خودكشي حتما اين نكات را مدنظر قرار دهيد:
1- زمان خودکشی رو درست انتخاب کنيد. (بهترين موقع بعد از ظهر ساعت شش)
2- مبادا بعد از خودکشی از ريخت و قيافه بيفتيد.
3- بهترين لباستونو تنتون کنيد.
4- حتما يه يادداشت بذاريد و علت خودکشی رو شرح بديد و انگشت هم بزنيد.چون خیلی ها زا امضای مرده ها سو استفاده میکنن شما انگشت بزنید.
5- خواهشا زياد کثيف کاری نکنيد.
6- موقع خودکشی لبخند بزنيد تا لبخند روی لبتون باقی بمونه.
7- لطفا چشاتونو باز نذاريد چون .قتی میمیرید واقعا افتضاح میشید و خیلی ترسناک به نظر می این.
8- يه بسته دستمال کاغذی حتما روی ميزتون باشه.
9- اتاقتونو قبل از خودکشی مرتب کنيد. (پليسا ببينن خوب نيست.)
10- رد انگشتتونو همه جا بماليد تا بفهمن خودتون، خودتونو کشتيد.
11- يه جوری خودکشی کنيد که دوباره بشه زنده تون کرد.
12- دليلتون برای خودکشی قانع کننده باشه.
13- برای مسايل عشقی خودکشی کردن کار الاغاست... بلانسبت شما.
14- قبل از خودکشی حتما يه فال حافظ بگيريد.
15- قبل از خودکشی استفاده از ادکلن و دئودرانت و زدن مسواک يادتون نره.
16- بهتره بعد از مرگ...در حالت دراز کش باشيد.
17- اگه توی دستتون يه گل سرخ باشه صحنه خيلی رمانتيکتر و رويايي‌تر به نظر مياد و اشک آور تره.
18- در اتاق رو حتما قفل کنيد که جريان هيجان انگيزتر باشه.
19- قبل از خودکشی حتما گريه کنيد . صورتتون اشک آلود باشه.
20- خودتونو براي رفتن به جهنم رفتن آماده کنيد.
حالا جديد ترين و راحت ترين روشهای خودکشی:
برای جنس نرينه:
«استفاده از جوراب»
تخت خواب رو آماده کنيد.
تمام تن و سرتونو ببريد زير پتو .
خيلي آروم نوک انگشتاتونو از زير پتو بيرون بياريد و جوراباتونو ببريد زير پتو .
هيچ راه نفوذی برای هوا نذاريد.
يک ساعت بعد... شما مرديد.
خدا رحمتتون کنه.

برای جنس مادينه:
« سوء استفاده از موش»
تخت خواب رو مرتب کنيد.
بريد زير پتو.
اتاق حتما کاملا تاريک و ساکت باشه.
حالا چشماتونو ببنديد و فرض کنيد يه موش خوشگل داره روی تنتون راه ميره.
خواهش می‌کنم جيغ نزنيد و بدون سر و صدا از وحشت زياد بميريد.
مرسی...
توی جهنم می‌بينمتون




:: برچسب‌ها: خودکشی , جهنم , مرگ موش , مرگ ,
:: بازدید از این مطلب : 494
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : 6 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : آرش حسین زاده

یک معمای جالب براتون طرح کردم البته تست هوش هم هست

 

 

 

ما در اینجا 10 جعبه ی قند داریم . که در هر کدام 1000 قند 10 گرمی است . ولی در یکی  از جعبه ها قند ها 90گرم است . چگونه با یک بار وزن کردن  میتوان فهمید کدام جعبه قند 9 گرمی دارد ؟( ترازوی ما معمولی است )

 

اگر توانستید خودتان جواب دهید یعنی iq شما بالای 140 است

 

 

لطفا"  جوابتان را در قسمت نظر خواهی بنویسید . تا در قرعه کشی جزء یکی از 10 برنده ی ما باشید .

 

با تشکر ( A36)



:: بازدید از این مطلب : 509
|
امتیاز مطلب : 468
|
تعداد امتیازدهندگان : 430
|
مجموع امتیاز : 430
تاریخ انتشار : 5 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : آرش حسین زاده

  

یک عکس عجیب و جالب از خطای دید

یک عکس عجیب و جالب از خطای دید

درسته حضرت مسیح هست

جالبه مگه نه؟



:: بازدید از این مطلب : 528
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : 5 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : آرش حسین زاده

هواپیماهای رادار گریز (Hidden Fighter) هواپیماهایی هستند که از فناوری رادار گریزی استفاده می‌کنند تا کمتر در معرض دید باشد، کمتر صدا تولید کند و کمتر در تیر رس امواج مادون قرمز و امواج رادیویی (آر اف) باشد. این هواپیماها غیر قابل ردیابی و منحصرا در اختیار ارتش آمریکا هستند.
در واقع هیچ هواپیمایی نمی‌تواند بطور کامل از تیر رس دید رادار در امان باشد. هواپیماهای رادار گریز توانایی‌های رادار‌های متعارف را برای شناسایی و تعقیب موثر آنها برای حمله محدود میکنند. از نمونه‌های معروف این نوع هواپیماها نایت هوک اف-۱۱۷ و اف-۲۲ رپتور میباشند.
شما را به دیدن چند نمونه از این هواپیما ها که گاه با بشقاب پرنده و گاه با سایر اشیا فضایی اشتباه گرفته می شوند، دعوت میکنیم.


هواپیماهای رادار گریز ارتش آمریکا



هواپیماهای رادار گریز ارتش آمریکا



هواپیماهای رادار گریز ارتش آمریکا



:: بازدید از این مطلب : 372
|
امتیاز مطلب : 61
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : 5 آبان 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد